نظریه شخصیت جورج کلینظریه شخصیت جورج کلی، یکی از مباحث مطرح در روانشناسی بوده که به بررسی نظریه شخصیت در دیدگاه جورج کلی میپردازد. نظریه کلی، به عنوان نظریهای شناختی در شخصیت مطرح است. خود کلی عنوان شناختی را رد کرد، زیرا احساس میکرد که بیش از حد محدود کننده است و مرزی مصنوعی بین شناخت و عواطف به وجود میآورد. با این وجود نظریه کلی را میتوان به دلیل تاکید بر نحوه ادراک افراد و پردازش اطلاعات درباره محیط در درجه اول، یک نظریه شناختی به حساب آورد. [۱]
پروین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۳۱۳-۳۱۴، محمدجعفر جوادی، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.
فهرست مندرجات۲ - رویکرد سازه شخصی ۳ - نظریه تعبیر شخصی ۴ - تجربه با افراد دارای مشکل ۵ - اصول بنیادی و تبعی ۶ - اصول یازدهگانه تبعی ۶.۱ - اصل تبعی ساخت ۶.۲ - اصل تبعی فردیت ۶.۳ - اصل تبعی سازمان ۶.۴ - اصل تبعی دوگانگی ۶.۵ - اصل تبعی انتخاب ۶.۶ - اصل تبعی گستره ۶.۷ - اصل تبعی تجربه ۶.۸ - اصل تبعی نوسان ۶.۹ - اصل تبعی تجزیه ۶.۱۰ - اصل تبعی اشتراک ۶.۱۱ - اصل تبعی جامعهجویی ۷ - برداشت کلی از ماهیت انسان ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - مقدمهما به جهان از میان الگوهای شفافی نگاه میکنیم که خودمان میآفرینیم و آنها را با واقعیتهایی که جهان مرکب از آنهاست، انطباق میدهیم. [۲]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۳۱، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
نظریه کلی، به عنوان نظریهای شناختی در شخصیت مطرح است. خود کلی عنوان شناختی را رد کرد، زیرا احساس میکرد که بیش از حد محدود کننده است و مرزی مصنوعی بین شناخت و عواطف به وجود میآورد. با این وجود نظریه کلی را میتوان به دلیل تاکید بر نحوه ادراک افراد و پردازش اطلاعات درباره محیط در درجه اول، یک نظریه شناختی به حساب آورد. [۳]
پروین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۳۱۳-۳۱۴، محمدجعفر جوادی، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.
انقلاب شناختی پس از این که کلی، نظریه خود را مطرح کرد، صورت گرفت، ولی ظاهرا این نهضت تاثیر اندکی از این نظریه پذیرفته است. این دو رویکرد از یکدیگر جدا و متمایزند و تنها از لحاظ اصطلاح شناختی و توجه به فعالیتهای هشیار و نه جنبههای دیگر با یکدیگر اشتراک دارند. [۴]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۲۸، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۲ - رویکرد سازه شخصیرویکرد سازه شخصی (personal construct) کلی به شخصیت نه تنها یکی از نظریههای اخیر است بلکه یکی از نظریههای اصیل است. [۵]
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۰۲، تهران، پیام نور، ۱۳۸۶، چاپ هجدهم.
این نظریه وجه اشتراکاندکی با سایر رویکردها دارد. او به ما هشدار داده است که در نظریه او نخواهیم توانست بسیاری از اصطلاحات آشنا و مفاهیمی را که معمولا در نظریههای شخصیت یافت میشوند، بیابیم. به گفته او، همه مردم قادرند که سازههای شناختی را درباره محیط خود بسازند و شکل بدهند، یعنی افراد، اشیای فیزیکی و اجتماعی را در جهان اطراف خود به گونهای تعبیر و تفسیر میکنند که یک الگو بسازند. بر مبنای این الگو، مردم درباره اشیا، دیگران و خودشان پیشبینیهایی انجام میدهند و این پیشبینیها را برای راهنمایی خود در اعمالشان به کار میگیرند. بدین ترتیب، برای این که دیگران را درک کنیم، باید الگوهای آنها یعنی، شیوهای که آنها جهان را شخصا میسازند، درک کنیم. بنابراین، این تعبیر و تفسیر فرد از رویدادهاست که حایز اهمیت است و نه خود رویدادها. [۶]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۲۶، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۳ - نظریه تعبیر شخصینظریه کلی، نظریه تعبیر شخصی خوانده میشود. معیار اساسی او در این نظریه این است که فرد را باید بر اساس ویژگیهای خاص خودش سنجید و چون صفت آزماییهای نوعی شخصیت، با این معیار مطابقت ندارد، او خود، آزمونی برای کشف تعابیر شخصی افراد وضع کرد که آزمون مجموعه تعابیر نقش (role construct test) خوانده میشود. [۷]
اتکینسون، ریتالال، زمینه روانشناسی، ج۲، ص۱۲۰، حسن رفیعی، تهران، انتشارات ارجمند.
مفهوم هستهای این نظریه "سازه شخصی" است. سازه شخصی یک اصطلاح برای هر یک از راههایی است که شخص سعی میکند دنیا را درک، فهم، پیشبینی و کنترل نماید. هر یک از سازههای شخصی فرد مثل یک فرضیه عمل میکند. [۸]
پورافکاری، نصرت الله، فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی، ج۲، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم.
۴ - تجربه با افراد دارای مشکلکلی، نظریه شخصیت خود را از تجربههایش با افراد دارای مشکل استخراج کرد. او مردم را به یک معنی، به صورت دانشمند مینگریست. یعنی، او معتقد بود که مردم به همان شیوه دانشمندان عمل میکنند. [۹]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۲۶، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
مردم، مانند دانشمندان، نظریهها و سازههای شخصی خود را میسازند که به وسیله آنها میتوانند رویدادهای محیط خود را پیشبینی و کنترل نمایند. رویکرد کلی، رویکرد یک متخصص بالینی است که منحصرا با سازههای هشیار که به وسیله آنها، مردم زندگی خود را نظم میبخشند، سر و کار دارد. [۱۰]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۲۷، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۵ - اصول بنیادی و تبعینظریه کلی، درباره سازهها در یک چارچوب علمی ارایه شده است، به طوری که در یک اصل موضوع بنیادی (fundamental postulate) و یازده اصل تبعی (corollary) سازمان یافتهاند. اصل موضوع بنیادی در نظریه سازههای شخصی کلی، از این قرار است که فرآیندهای روانشناختی ما به وسیله شیوههایی که رویدادها را پیشبینی میکنیم، هدایت میشوند. با به کار بردن کلمه "فرآیندها" کلی، این مطلب را روشن کرد که او به وجود هیچ نوع ماده بیحرکت از قبیل انرژی روانی در دیدگاه شخصیت خود معتقد نیست. به جای آن، انسان به صورت یک فرآیند متحرک و سیال تصور میشود. اگر چه رفتار شخص همواره در معرض تغییر است، با وجود این، میزانی از ثبات در آن وجود دارد، زیرا که فرد طبق یک چارچوب یا ساختار معین عمل میکند. ۶ - اصول یازدهگانه تبعییازده اصل تبعی کلی، هم از اصل موضوع بنیادی سرچشمه میگیرند و هم بر مبنای آن بنا شدهاند. ۶.۱ - اصل تبعی ساختشباهت میان رویدادهای تکراری: کلی معتقد بود، هیچ رویداد یا تجربهای در زندگی شخص درست به صورتی که پیش از آن به وقوع پیوسته است، تکرار نمیشود. هر چند که یک رویداد تکرار میشود، ولی دقیقا همان رویدادی نخواهد بود که بار دوم تجربه میشود. [۱۱]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۳۴، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
اما برخی از جنبههای معین تجربههای تکراری، مشابه جنبههای تجارب پیشین هستند. بر مبنای این شباهتها، ما میتوانیم پیشبینی کنیم که چگونه یک رویداد در آینده تجربه میشود. ۶.۲ - اصل تبعی فردیتتفاوتهای فردی در تعبیر و تفسیر رویدادها: با این اصل تبعی، کلی مفهوم تفاوتهای فردی را در نظام خود وارد کرد. او اشاره میکند که مردم از نظر چگونگی درک یا تعبیر و تفسیر یک رویداد با یکدیگر تفاوت دارند. در نتیجه تعبیر و تفسیر به صورتهای متفاوت، افراد سازههای کاملا متفاوتی را میسازند. بدین ترتیب، سازهها بیش از آنکه بازتاب واقعیت عینی یک رویداد باشند، حاصل تفسیرهایی هستند که فرد از یک رویداد کسب میکند. ۶.۳ - اصل تبعی سازمانروابط میان سازهها: آنچه کلی میخواهد در اینجا بگوید این است که، ما تمایل داریم سازههای فردی خود را به صورت نظام یا الگویی از سازهها و بر طبق دیدگاه خود از روابط (هم شباهتها و هم تفاوتها) میان آنها سازمان دهیم. به علت این سازمان سازهها، دو شخص که از نظر داشتن سازههای فردی شباهتهای زیادی با هم دارند، باز هم ممکن است با یکدیگر تفاوت قابل توجهی را نشان دهند، زیرا سازههای آنها با ترتیبهای متفاوتی تنظیم شدهاند. ۶.۴ - اصل تبعی دوگانگیاز نظر کلی، همه سازهها، دو قطبی یا دو ارزشی هستند. اگر قرار باشد رویدادهای آینده به درستی پیشبینی شوند، این ماهیت دوگانگی لازم است. ۶.۵ - اصل تبعی انتخاباین اصل که فرد توانایی انتخاب دارد، موضوعی است که در همه نوشتههای کلی به چشم میخورد. ۶.۶ - اصل تبعی گسترهتعداد بسیار کمی از سازهها هستند که برای همه موقعیتها مناسب باشند اما بعضی سازهها را میتوان در مورد بسیاری از موقعیتها یا افراد به کار برد. این که چه چیزی برای یک سازه مناسب یا مربوط است یعنی، چه چیزی در گستره تناسب آن قرار میگیرد، به موضوع انتخاب فردی مربوط میشود. ۶.۷ - اصل تبعی تجربهگفته شد که هر سازه شبیه یک فرضیه است، از این نظر که بر مبنای تجربه گذشته و برای پیشبینی تجربههای آینده ساخته میشود. ۶.۸ - اصل تبعی نوساناین که سیستم سازهای یک شخص تا چهاندازه میتواند بر اثر تجربههای تازه یا یادگیریهای جدید تغییر یابد، سازگار شود یا نوسان پیدا کند، به این بستگی دارد که سازهها تا چهاندازه نفوذپذیر باشند. نفوذ کردن یعنی رسوخ کردن و وارد شدن به چیزی و این همان معنایی است که مورد توجه کلی در کاربرد این اصطلاح بوده است. ۶.۹ - اصل تبعی تجزیهکلی معتقد بود که، مردم سازههای متنوعی میسازند و به کار میبرند که ممکن است با یکدیگر ناسازگار باشند. شخص میتواند ناهماهنگیهای فرعی و سطح پایینتر را بدون کنار گذاشتن یا تغییر دادن کل سازه خود تحمل کند [۱۲]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۳۶، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
و شخص ممکن است انواع خرده سیستمهای سازهای را که از نظر استنباطی با یکدیگر مغایرند به کار گیرد. [۱۳]
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۱۴، تهران، پیام نور، ۱۳۸۶، چاپ هجدهم.
۶.۱۰ - اصل تبعی اشتراکافراد یک فرهنگ، تمایل دارند که رویدادها را به شکلی یکسان یا لااقل بسیار شبیه به هم تعبیر و تفسیر کنند. ۶.۱۱ - اصل تبعی جامعهجوییاین اصل اشاره به روابط متقابل بین فردی و درک تعبیر و تفسیرهای دیگران دارد. ۷ - برداشت کلی از ماهیت انساننظریه شخصیت کلی، تصویری خوشبینانه و حتی تملقآمیز از ماهیت انسان ارایه میکند. کلی انسان را موجودی عقلانی و منطقی میداند. [۱۴]
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ص۴۳۶، یوسف کریمی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
در این دیدگاه، جهتگیری انسان به سوی آینده است و انسان نه تنها به محیط واکنش نشان میدهد بلکه میتواند محیط را تفسیر کند. از نظر کلی انسان هم آزاد است و هم مجبور. از اینرو آزاد است که میتواند به مفاد رویدادها پیببرد و مجبور بودن انسان به این دلیل است که هر روز نمیتواند خارج از استنباطهایی که برای خود ساخته است، استنباطی داشته باشد. [۱۵]
پروین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۲۷۰، محمدجعفر جوادی، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.
۸ - پانویس
۹ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نظریه شخصیت جورج کلی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۵/۰۷. ردههای این صفحه : روانشناسی بالینی | روانشناسی شخصیت | علوم تربیتی | مباحث روانشناسی | مشاوره و راهنمایی
|